تجربه گرافی

تجربه نگاشت ها

تجربه گرافی

تجربه نگاشت ها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محرم» ثبت شده است


یه نفر نوشته بود مردم اومده بودن تعزیه ، همین که نم نم بارون گرفت همه رفتن خونه هاشون حالا همینا تو سر خودشون میزنن و میگن یا لیتنا کنا معک. درباره اینکه بطور کلی اگر یه بار دیگه کربلا تکرار می شد چقدر از ماها تو لشگر امام حسین بودیم و چقدرمون تو لشگر یزید اصلا نمیخوام بحث کنم ، درباره اینکه همین الان امثال من با بعضی کاراشون آبروی شیعه رو می برن و بهونه برای طعن طاعنان میدن اصلا صحبتی نمیکنم، ولی دلم میخواد کمی صحبت کنم درباره اینکه آیا همین الان و همین امروز کربلا و عاشورا در متن زندگی ما جاری نیست؟

  • امیر


هفته ای که گذشت یک هفته بسیار پر استرس برام بود ، تصور کنید از سرکار به خونه بر می گردید که متوجه می شید چند نفر اومدن و خونه شما رو اشغال کردن و میگن این خونه مال ماست اینم سندش !

به طور خلاصه این اتفاقی بود که هفته گذشته برای من افتاد ، هوا تازه تاریک شده بود و من ساختمان مرکزی دانشگاه بودم که

  • امیر