تجربه گرافی

تجربه نگاشت ها

تجربه گرافی

تجربه نگاشت ها

۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امیررضا توسلی» ثبت شده است

 

صبح بر می خیزد

نوشته : براندون تیبوداکس

ترجمه : امیررضا توسلی

 

مجموعه "صبح هنگام" بازتاب زندگی در حاشیه می سی سی پی است. من برای نخستین بار در سال 2009 به آن ناحیه سفر کردم چون بعد از مدتی که دچار مشکلات شخصی بودم نیاز به استراحت و بازیابی خود داشتم. من در جستجوی چیزی قوی تر از خود بودم و به همین دلیل در عبادت گاه های این ناحیه نه برای عکاسی بلکه بخاطر جو معنوی آنها حضور پیدا کردم تا قسمتی از این جریان معنوی باشم. من در آنجا حاضر بودم تا بشنوم و برای آرامش خود دعا کنم. 

  • امیر

گاهی در زندگی انقدر اسیر روزمرگی ها می شیم که اهدافی رو که مدت ها شاید حتی سال ها بهشون فکر کردیم و براشون برنامه ریزی کردیم فراموش می کنیم.

برخی رو دیدم که در دوران جوانی آرزو های زیادی داشتند و حالا که چند سالی بیشتر وارد زندگی شدند و بار مسئولیت هاشون سنگین تر شد خیلی از اهداف گذشته رو به دست فراموشی سپردند. اما نکته ای که اهمیت داره اینه که ببینیم ما به شخصه در کجای این دایره دوار هستیم؟ و آیا ما خودمون از به فراموشی سپردن اهداف خودمون مصون می مونیم؟

  • امیر

گاهی اتفاقاتی در زندگی می افته که وقتی به اون ها دقت می کنیم متوجه می شیم شاید پیام ها و رمز هایی در اون اتفاق ها باشه. درست مثل چند سال پیش که اسمم در قرعه برای حج دانشجویی در اومد ولی نرفتن من تبدیل شد به بزرگترین حسرت زندگیم.
اما اتفاقی که این چند روز ذهن منو به خودش مشغول کرده اینه که
  • امیر

با سلام خدمت دوستان عزیز ، مقاله حاضر ترجمه ای است بر قسمت نخست مقاله ای با نام "آغاز راه دوچرخه سواری" که در سایت Rei.com منتشر شده و شامل نکاتی است که برای علاقه مندان به دوچرخه سواری که هنوز برای ورود به این دنیای زیبا و پرجاذبه اقدامی نکرده اند کاربردی خواهد بود.

خرافات 12 گانه دوچرخه سواری


  • امیر


یه نفر نوشته بود مردم اومده بودن تعزیه ، همین که نم نم بارون گرفت همه رفتن خونه هاشون حالا همینا تو سر خودشون میزنن و میگن یا لیتنا کنا معک. درباره اینکه بطور کلی اگر یه بار دیگه کربلا تکرار می شد چقدر از ماها تو لشگر امام حسین بودیم و چقدرمون تو لشگر یزید اصلا نمیخوام بحث کنم ، درباره اینکه همین الان امثال من با بعضی کاراشون آبروی شیعه رو می برن و بهونه برای طعن طاعنان میدن اصلا صحبتی نمیکنم، ولی دلم میخواد کمی صحبت کنم درباره اینکه آیا همین الان و همین امروز کربلا و عاشورا در متن زندگی ما جاری نیست؟

  • امیر

در آستانه محرم چند روزی رفتم پیش بچه هایی که کار فضاسازی مسجد دانشگاه رو برای شب های محرم انجام می دادن ، کارهایی مثل نصب پارچه و بنر ، آماده سازی وسایل صوتی و تمیز کردن مسجد و منم نگاهشون می کردم و خیلی تجربه های جالبی از این چند روز بدست آوردم.
  • امیر


هفته ای که گذشت یک هفته بسیار پر استرس برام بود ، تصور کنید از سرکار به خونه بر می گردید که متوجه می شید چند نفر اومدن و خونه شما رو اشغال کردن و میگن این خونه مال ماست اینم سندش !

به طور خلاصه این اتفاقی بود که هفته گذشته برای من افتاد ، هوا تازه تاریک شده بود و من ساختمان مرکزی دانشگاه بودم که

  • امیر


گاهی در زندگی اتفاقاتی می افته که مسیر زندگی آدم رو عوض می کنه ، یعنی در یک مدت زمان کوتاه یا خیلی کوتاه انسان چیزی رو تجربه می کنه که شیب نمودار زندگیش رو تغییر می ده یا حتی جهت زندگیش رو تغییر میده، برای من اما شاید این اتفاق وقتی افتاد که اصلا فکرش رو هم نمی کردم.

  • امیر

توی زندگی بعضی از نقاط نقطه های حساس و سرنوشت سازی هستن ، روزای خاصی هستن ، نقاط عطف زندگی محسوب میشن و وقتی به گذشته نگاه می کنیم اون نقاط شاخص هایی میشن که میشه آدم خودشو با اونا بسنجه .

  • امیر

این هفته به مناسبت هفته دفاع مقدس سرتاسر شهر همه خیابون ها و معابر پر شده از عکس شهدا . شهیدان باکری ، شهید شفیع زاده ، شهید یاغچیان ، شهید تجلایی و ... اما واقعا آیا مردم به این پوستر ها و عکس ها و نماد ها توجهی می کنن؟
از سمت دانشکده به دانشگاه توی سرویس که می شینیم
  • امیر