تجربه گرافی

تجربه نگاشت ها

تجربه گرافی

تجربه نگاشت ها


دیروز به لطف خدا برای افطار به یک میهمانی خانوادگی دعوت شدیم ، در ده آئینه ورزان دماوند. این روستا در چند کیلومتری دماوند واقع است و آب و هوایی ییلاقی و مناظری بسیار زیبا دارد. هنوز چند ساعتی به افطار باقی مانده بود که .... 

  • امیر



برای اینکه بتونیم عکس های منظره را به درستی ویرایش کنیم باید صحنه و موقعیت نوری را به درستی درک کرده و بر اساس نیاز هر عکس برای ویرایش اقدام کنیم.
در این آموزش با استفاده از نرم افزار فوتوشاپ نسخه CC ، نرم افزار فوتوماتیکس نسخه 5 و پلاگین Color Efex اقدام به ویرایش و گرفتن خروجی نهایی از عکس خواهیم کرد. 

  • امیر
گروه فرهنگی- رجانیوز: در سال‌های اخیر درباره‌ی «سینمای جشنواره‌ای»، «مکانیزم‌های تاثیرگذاری و جهت‌دهی سینمای ایران توسط جشنواره‌ها و محافل جهانی» و «تصویری که فیلم‌های ایرانی از ایران در خارج از مرزها به نمایش درمی‌آورند» صحبت‌های بسیاری شده و البته همچنان موضوع و سوژه برای پرداخت بیشتر آن وجود دارد. 

 

برای مشاهده مقاله کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید.

  • امیر
 کیومرث اطهاری - الف

 

 الف) طرح بحث: 
گزارش زیر را بخوانید: 
به گزارش جوان، بر اساس آخـرین آمار «گوگل‌ترند» در سال ۲۰۱۴ میلادی، ایرانیان در فضای «محدودشده» اینترنت خود واژه‌های دانلود، ‌عکس، فیلم، دانلود آهنگ، ‌بازی، آهنگ، اندروید، دانلود آهنگ‌، Google و چت را بیشتر از سایر واژه‌ها جست‌و‌جو کرده‌اند. در کنار واژه‌های دیگری چون سبد کالا، ‌ثبت‌نام یارانه، شاهگوش، یارانه، سامانه سجاد، ‌هواشناسی و مدل مانتو که از نظر میزان جست‌و‌جو رشد فزاینده‌ای داشته‌اند، دو واژه مستهجن نیز به چشم می‌خورد. 
 
از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون بیشترین واژه‌های جست‌و‌جو شده ایرانیان در محتوای تصویری فضای اینترنت نیز واژه‌های عکس، دختر، زن، لباس، ‌hot، ‌girl، زیبا، ‌فیلم‌ و عکس در کنار یک واژه مستهجن بوده است. همچنین در سال ۲۰۱۴ و در سایت فیلتر شده یوتیوب ایرانیان بیش از هر چیز واژه‌های girl، hot ، ایرانی، love، iran ، دختر، شاهگوش dance‌‌، girls، music، رقص و نیز شماری از واژه‌های مستهجن را بیشتر از سایر واژه‌ها جست و جو کرده‌اند که می‌توان محتوای کاربردی برخی از این واژه‌ها را به وضوح حدس زد. در این بین شماری از کاربران نیز از فیلترشکن استفاده می‌کنند و از این حیث از دید گوگل به عنوان کاربران خارج از ایران در نظر گرفته می‌شوند. 
 
شاید شما هم خبرهایی از این دست را بارها و بارها شنیده باشید. در نماز جمعه هفته گذشته تهران بزرگ امام جمعه محترم بیان می کند که در مناطقی از شهر، زنان کلا روسری ها را برداشته اند و... 
 
ب)چاره کار رایج و دم دستی: ساده ترین پاسخی که می توان برای این اخبار و گزارشات داشت تاثیر مخرب فرهنگ مهاجم و لزوم مسدود کردن بیش از پیش راه های نفوذ فرهنگ بیگانه و برخورد شدیدتر با مظاهر این فرهنگ منحط و... دانست. 
 
ج) یک سوال: چرا در پیش از انقلاب که خود حکومت محرک جوانان به بی بند و باری بود و فرصت هر نوع فسادی را فراهم می کرد و به نحوی توسط دولت ارزش شمرده می شد مردم به همه این زشتی ها نه می گویند و به خواست مردم انقلاب اسلامی شکل می گیرد ولی امروزه علی رغم همه آموزه های مستقیم و غیر مستقیم که اخلاق محور و دین مدار است و به هر طریق ممکن با مظاهر فساد برخورد شده نتایج چندان دلچسب نیست؟ 
 
د) خلاصه یک پایان نامه: چند سال قبل پایان نامه دکترایی با موضوع«علت گرایشات دینی در کشور آمریکا و دین گریزی در اروپا» را می خواندم که خلاصه آن این بود که در جنگ شمال و جنوب آمریکا زمانی که سفید پوستان برای جلوگیری از نهضت آزادی بخش سیاهان آنان را به گلوله می بستند کلیساهای این کشور به حمایت از سیاهان رفته و کلیسا مأمن سیاهان معترض بود ولی کارکرد کلیسا در انقلاب کبیر فرانسه کاملا عکس آن بود و کلیسا در جنگ بین انقلابیون و «لویی» پادشاه فرانسه جانب حکومت را گرفته و علیه مردم شد و این امر در حافظه تاریخی این دو ملت جا گرفت و آثار آن را می توان در عملکرد متفاوت دو جامعه دید. 
 
ه) تصور مردم از اسلام در ابتدای انقلاب: مردمی که از بی عدالتی در کشور و وابستگی خود به کشورهای غربی به تنگ آمده بودند همه را در دوری از اسلام راستین دیدند و به پیروی از مرجعیت دینی عدالت و آزادی و خود باوری و..... را در دنباله روی از دین دیدند این شد که خود مشتاقانه به دنبال کسب معرفت دینی رفتند و دستوراتش را به جان خریدند. در آن زمان رهبران نهضت بیشتر به «زیبایی های دین» از جمله «آزادی خواهی و عدالت طلبی» اشاره داشتند ومردمی که آن را با فطرت خود همسو می دیدند داوطلبانه دین را پذیرفتند همانگونه که در صدر اسلام مردم اینگونه گرایش به دین پیدا کردند. 
 
و) سؤال دوم: آیا تصور امروز مردم از حاکمیت دینی همان تصوری است که سال ۵۷ نسبت به آن داشتند؟ آیا همان تصوری که مردم از دین رحمانی داشتند امروز همان احساس وجود دارد؟ 
 
برای پیدا کردن پاسخ باید فرق کاریکاتور را با عکس واقعی بدانیم. در کاریکاتور اندازه های اعضا و ابعاد واقعی تصویر تغییر می کند. بعضی از اعضاء جایشان عوض می شود بعضی از قسمت ها پررنگ تر از سایر اعضا و بعضی از اعضاء تا حد زیادی محو می شوند. 
 
ز) مقایسه دو حکم الهی در قرآن: 
تصور کنید مسئله ای مانند حجاب در قرآن با این عبارت آمده است: 
«ای پیامبر(ص) به همسران و دختران و زنان با ایمان بگو که روسری هایشان را به خود نزدیک سازند این برایشان بهتر است تا به نیکنامی شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند» احزاب ۵۹ 
 
حالا به مسئله ربا خواری در قرآن توجه کنید: 
«ای کسانی که ایمان آوردید پروای الهی پیشه کنید وآنچه از ربا باقی مانده است رها کنید پس اگر این کار را نکردید بدانید پیکاری از جانب خدا و پیامبر بر ضد شما بر پاست.» بقره ۲۷۸-۲۷۹ 
 
خوب به سیاق دو آیه دقت کنید: در آیه اول خداوند به نرمی ضمن بیان حکم به منافع آن برای بانوان اشاره دارد ولی در آیه دوم خداوند رباخواری را مستقیما جنگ با خود و پیامبرش دانسته است. نکته مهم اینجا است که بدحجابی گناه کبیره نیست و رباخواری گناه کبیره است. 
 
حالا توجه کنید با رباخواری که به تایید همه مراجع در جامعه به وفور یافت می شود چگونه برخورد می شود. به جز توصیه های اخلاقی که هر از گاهی مرجع تقلیدی از سر دلسوزی به زبان می آورد کدام نهاد پیگیر ازبین بردن آن است کدام روحانی در عزای آن عمامه از سر برداشت و کدام ناهی از منکری آن را منکر دید و.... اما مسئله حجاب همه ساله موضوع خطبه های نمازجمعه است و همه ساله هزینه های کلان انسانی و اقتصادی می پردازیم تا این معضل حل شود و چه بسا بعضا برخوردهای غلط مجریان مستمسکی برای زیر سوال رفتن همه چیز می شود. کافی است در گوگل برخورد با بدحجابی و برخورد با رباخواری را مقایسه کنید. 
 
واقعیت این است که اهم و مهم دین را ما به دلخواه خود عوض کرده ایم و بزرگترین امر به معروف که در روایت از آن به عنوان « نصیحه الائمه» یاد شده متروک شده است. فراموش نکنیم که در روایات آمده جامعه روی سعادت را نخواهد دید مگر آنکه رعیت بتواند بدون لکنت زبان حق خود را از حاکم بخواهد. 
 
جوان ما می بیند عده ای در هر شرایطی ویژه شمرده می شوند در تحصیل، سربازی، استخدام، ارتقای شغلی و... و این با فطرت عدالت جوی آنان سازگار نیست. جوان ما می بیند اگر روزی پدر کارگرش بخواهد برای معوق شدن چندین ماه حقوقش اعتراض و راهپیمایی کند به عنوان سد معبر و انجام راهپیمایی بدون مجوز دستگیر می شود ولی عده ای اجازه دارند که هر وقت خواستند به خیابان بریزند و حرکت خود جوش و مردمی داشته باشند. سخنرانی ها و مجالس را به هم بزنند به سوی رئیس مجلس مهر پرتاب کنند عضو شورای شهر را در روز روشن با کلت بزنند. در مسیر نماز جمعه انگشت وزیر را بشکنند و در نهایت اگر پیگیری کنی تا دادگاهی برگزار شود درون دادگاه به احترام ورود متهم صلوات بگیرند. 
 
مثال از این دست فراوان داریم: خداوند در قرآن می فرماید: به بتهای بت پرستان دشنام ندهید و در روایت داریم خداوند از هر فحش دهنده و فحش شنونده بیزار است آن وقت شخصی در مسند امام جمعه مخالفین خود را «بزغاله» می خواند و ما گمان می کنیم برای حفظ اسلام فحاشی امری عادی است در حالی که به تراشیدن اطراف ریش دیگران اعتراض می کنیم. دروغ گویی که به سخن پیامبر خدا کلید همه گناهان است حتی در کلام مسئولین امری عادی شده است. آن را مصلحتی می خوانیم و کسی اعتراضی نمی کند تهمت زدن و غیبت کردن، تکبر و خود بزرگ بینی امری عادی شده ولی برای بستن کراوات از مراجع استفتاء می گیریم. 
 
به نظر من این همان کاریکاتوری شدن دین است. اگر جوانان به دینداری ما به دیده شک نگاه می کنند و عکس العمل منفی از خود نشان می دهند باید یک بار دیگر به رفتارمان توجه کنیم. اگر جوانان صداقت و راستی ما را باور کنند بدون هراس بدانیم که به دین گرایش خواهند یافت و اگر بر رفتار خود اصرار کنیم باید هر روز شاهد رفتارهای دین گریزانه بیشتری باشیم. والسلام

  • امیر

مرحوم آیت الله سید محمد‌هادی میلانی‌(ره) دچار بیماری معده شدند و پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند و پس از یک عمل سه ساعته و زمانی که ایشان در حال به هوش آمدن بودند، پرفسور به مترجم خود سپرده بود که تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می‌گویند را برایش ترجمه کند...
، مرحوم میلانی وقتی بهوش می آمد در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می‌کرد، مترجم این را برای پروفسور توضیح داد ، پس از این مساله پروفسور برلون، گفت؛ کلمه شهادتین را به من بیاموزید؛ زیرا از این لحظه می‌خواهم روی به اسلام بیاورم و پیرو مکتب این روحانی باشم...
وقتی دلیل این کار را جویا شدند، پروفسور برلون گفت؛ تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می‌دهد، در حالت به هوش آمدن است و بنده دیدم که این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم و دیدم که او ترانه‌های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می‌کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است!

پروفسور برلون بعد از آن نیز وصیت کرد که وی را در شهری که مرحوم آیت الله میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند... هم اینک قبر این پروفسور مسلمان شده در بقعه خواجه ربیع مشهد ، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کرده‌اند...

  • امیر
ﺳﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ
ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻴﻢ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﻗﺼﺎﺹ ﮐﻨﯽ .
ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ (ﻉ ) ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﭼﺮﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﯽ؟
ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ : ﻣﻦ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺷﺘﺮ ﻭ ﺑﺰ ﻭ ... ﻫﺴﺘﻢ .
ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﺘﺮﻫﺎﻳﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺍﺯ ﺯﻣﻴﻦ ﭘﺪﺭ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﮐﺮﺩ،
ﭘﺪﺭﺷﺎﻥ ﺷﺘﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﺯﺩ ﻭ ﺷﺘﺮ ﻣﺮﺩ،
ﻭ ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺷﺎﻥ ﺿﺮﺑﻪ ﺯﺩﻡ ﻭ ﺍﻭ
ﻣﺮﺩ .
ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺑﺮ ﺗﻮ ﺣﺪ ﺭﺍ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﻴﮑﻨﻢ .
ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻬﻠﺖ ﺩﻫﻴﺪ .
ﭘﺪﺭﻡ ﻣﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﮐﻮﭼﮑﻢ ﮔﻨﺠﯽ ﺑﺠﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ
ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﮑﺸﻴﺪ ﺁﻥ ﮔﻨﺞ ﺗﺒﺎﻩ ﻣﻴﺸﻪ،
ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﻫﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺗﺒﺎﻩ ﻣﻴﺸﻮﺩ .
ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ (ﻉ ) ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺿﻤﺎﻧﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻴﮑﻨﺪ؟
ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ.
ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ (ﻉ ) ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺍﯼ ﺍﺑﺎﺫﺭ ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺿﻤﺎﻧﺖ
ﻣﻴﮑﻨﯽ؟
ﺍﺑﻮﺫﺭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ : ﺑﻠﻪ . ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ
ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺗﻮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﻤﻴﺸﻨﺎﺳﯽ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﺪ ﺣﺪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺍﺟﺮﺍ
ﻣﻴﮑﻨﻢ !
ﺍﺑﻮﺫﺭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ : ﻣﻦ ﺿﻤﺎﻧﺘﺶ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﻳﺎ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ .
ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺭﻓﺖ . ﻭ ﺳﭙﺮﯼ ﺷﺪ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﻭ ﺩﻭﻡ ﻭ ﺳﻮﻡ ...
ﻭ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺑﺎﺫﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺣﺪ ﺍﺟﺮﺍ ﻧﺸﻮﺩ ...
ﺍﻧﺪﮐﯽ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺫﺍﻥ ﻣﻐﺮﺏ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺁﻣﺪ .
ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﮑﻪ ﺧﻴﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻴﻦ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ
ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ : ﮔﻨﺞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺯﻳﺮ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﻫﺴﺘﻢ
ﺗﺎ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺣﺪ ﺭﺍ ﺟﺎﺭﯼ ﮐﻨﯽ . ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ (ﻉ ) ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :
ﭼﻪ ﭼﻴﺰﯼ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺑﺮﮔﺮﺩﯼ ﺩﺭﺣﺎﻟﻴﮑﻪ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﺴﺘﯽ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﯽ؟
ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ "ﻭﻓﺎﯼ ﺑﻪ ﻋﻬﺪ " ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﺮﺩﻡ
ﺭﻓﺖ ...
ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻧﻴﻦ ﺍﺯ ﺍﺑﺎﺫﺭ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ : ﭼﺮﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺿﻤﺎﻧﺖ ﮐﺮﺩﯼ؟
ﺍﺑﻮﺫﺭ ﮔﻔﺖ : ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ " ﺧﯿﺮ ﺭﺳﺎﻧﯽ ﻭ ﺧﻮﺑﯽ " ﺍﺯ ﺑﯿﻦ
ﻣﺮﺩﻡ
ﺭﻓﺖ ...
ﺍﻭﻻﺩ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺬﺷﺘﻴﻢ ... ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ
ﻋﻠﻴﻪ
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﭼﺮﺍ؟
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻣﻴﺘﺮﺳﻴﻢ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ " ﺑﺨﺸﺶ ﻭ ﮔﺬﺷﺖ " ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﺮﺩﻡ
ﺭﻓﺖ ...
  • امیر

یک بعد از ظهر بهاری در سایت دانشکده :)

  • امیر

می گویند هر چیز  بهاری دارد و  هر ساله شاهد دو بهار در دانشگاه ها و مراکز آموزشی هستیم .

یکی اول مهر که سال تحصیلی آغاز می شود و دیگری در فروردین که دانشگاه ها پس از نوروز بازگشایی می شوند، اما اهمیت بازگشایی دانشگاه ها بعد از نوروز به این سبب است که همه ساله سیاست های کلی در نوروز توسط مقام معظم رهبری تعیین می شود و دانشگاهیان به عنوان یکی از بازوهای فرهنگی جامعه نقشی بی بدیل و پر اهمیت در پیشبرد اهداف عالی انقلاب اسلامی بخصوص اهداف فرهنگی آن بر عهده دارند.

  • امیر

اخیرا با توجه پیشرفت های تکنولوژی و ارتباطات هموطنان عزیز بصورتی روزافزون تمایل خود را برای به اشتراک گذاری عکس های شخصی خود در دنیای مجازی (شبکه های اجتماعی و وبلاگ های شخصی) نشان می دهند.

فارغ از نوع و محتوای عکس ها و بحث های فرهنگی و اجتماعی که در پس این رفتار ها وجود دارد ،تمرکز این نوشتار بر مراقبت از حریم خصوصی افراد در خصوص رفتارها و کنش های انفورماتیکی است که یکی از حوزه های بسیار مهم در امنیت رفتار های فرهنگی نسل امروز و مقابله با بروز مشکلات و آسیب های فردی و اجتماعی احتمالی  است.

برای مشاهده این مقاله به ادامــه مطــلب مراجعه فرمایید


  • امیر
امسال هم با همه تلخی ها و شیرینی ها و سختی ها و آسانی هایش به پایان راه رسید و یک سال دیگر هم از عمر ما گذشت.

برخی در این سال به شادکامی و موفقیت های زیادی رسیدند و برخی هم زیاد از امسال خودشان راضی نبودند.

برخی صاحب نوگلانی شدند و برخی عزیزان خود را از دست دادند.

به هر روی سال 92 هم به پایان رسید و از درگاه خداوند منان خواستارم که سال جدید برای همه ایرانیان سالی پر از خیر و برکت باشد و سال جدید کشور به پیشرفت های عظیم خود ادامه دهد و بیش از گذشته سرعت حرکت به سمت قله های فرزانگی و اقتدار را بپیماید.

حواسمان باشد که اگر برای سرنوشت خود تصمیم نگیریم، دیگران برای سرنوشت ما تصمیم خواهند گرفت.


تاریخ " تولـــدت " مهم نیست، تاریخ " تبلـــورت " مهمه
"اهل کجـــا "بودنت مهم نیست ، "اهل و بجـــا "بودنت مهمه
"منطـــقه" زندگیت مهم نیست ، "منـــطق" زندگیت مهمه
و گذشته زندگیت مهم نیست ، امروزت مهمه که چه گذشته ای برای فردات می سازی

  • امیر